بیدار نگاه داشتن ملت و مسوؤلان اجرایی نسبت به اغتنام فرصت خدمت به مردم
با سلام و آرزوی توفیق ؛
از امروز به ابعادی گوناگون از شخصیت معلم گونه ی آقا در بیدار نگاه داشتن ملت و مسوؤلان اجرایی نسبت به اغتنام فرصت (آن هم حدود17سال پیش در زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی) اشاره می کنم که فعلا فرازهایی از بیانات آن عزیز دل، در جمع مسؤولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران در مورخ 23/5/1370 را به شما هدیه می کنم:
بخش اول
-... بنده کوچکتر از آن هستم که بخواهم به کسى نصیحت و موعظه بکنم. خود من بیش از دیگران به موعظه و نصیحت احتیاج دارم؛ ولى دستور قرآن است که باید یکدیگر را به حق و صبر و پایدارى در راه حق توصیه کنیم. نفس انسان، سرکش و فراموشکار است و تذکر دمبهدم لازم دارد. به قدر احساس وظیفه، مطالبى را فکر مىکنم که باید عرض بکنم؛ خود من هم مخاطب به همین مطالب هستم.
-... درسى که قرآن در باب جنگ اُحد به ما داد، درس بزرگى است و متعلق به همیشه است.
طبق روایات، پیامبر فرموده بود: «لا تبرحوا هذا المکان فانا لا نزال غالبین ما ثبتّم فى مکانکم» تا وقتى ایستادهاید، شما پیروزید. وقتى که مشکل پیدا شد و میل به مال دنیا و غفلت از وظیفه و چشم وهمچشمى در تکالب بر حطام دنیوى، بر احساس وظیفه و وجدان درونى و دینى فایق آمد، قضیه بعکس شد: «حتّى اذا فشلتم»؛اول سست شدید، «و تنازعتم فى الامر» ؛ به درگیرى میان خودتان پرداختید، «و عصیتم»؛ پُستتان را ترک کردید و آن جایى که به شما گفته بودند باشید و نگهبانى بدهید، محل را رها کردید؛ در نتیجه قضیه بعکس شد. «ذلک بانّ اللَّه لم یک مغیّرا نعمة انعمها على قوم حتّى یغیّروا ما بانفسهم». این، یک قانون است؛ مثل قانون جاذبه، مثل قوانین دیگر طبیعى و تاریخى...
خدا نعمت را برنمىگرداند؛ ما هستیم که با رفتار خودمان، با عقبگرد خودمان، با سوء تدبیر خودمان دربارهى امور خویش، نعمت را برمىگردانیم.
- برادران! غفلت نکنیم. بزرگترین عذاب خدا بر یک ملت این است که آن ملت غافل بشوند. بدترین درد براى یک جامعه، غفلت آن جامعه است؛ از خدا غافل نشویم.
باید نظام را، نظام دینى و ارزشى نگهداشت
-امروز کوچکترین ناکامى براى ملت ما، پنجاه سال یا بیشتر نهضت بیدارى اسلام را به عقب خواهد انداخت.
باید نظام را، نظام دینى و ارزشى نگهداشت ؛ کارهاى شخصى خلاف ما یا دیگر مسلمانان را به حساب اسلام گذاشتند، براى اینکه ما سراسیمه بشویم، جانمان به لبمان برسد و بگوییم که نه، ما دینى نیستیم، ما هم نظامى مثل بقیهى نظامهاى دنیا هستیم! آنها قصدشان همین است. اگر به زبان هم نگویید، اما عملتان عمل یک نظام غیر ارزشى و دنیایى باشد، آنها به هدف خودشان رسیدهاند، و آن شکست ماست. هدف آنها این است که این جبهه شکست بخورد.
برادران! نظام را باید برپایهى تقوا حفظ کرد؛ راه تقوا هم ذکر خداست.
-این جبهه، فقط با تقوا پیش خواهد رفت. این نظام، جز با رعایت تقوا و طهارت و پاکى و محاسبهى دقیق و صحیح و حسابرسىِ هرکدامِ ما از خودش - «حاسبوا انفسکم»- پیش نخواهد رفت... باید خدا و مرگ و سؤال الهى و محاسبهى الهى را از یاد نبریم. اگر سروکار ما به یک بازجوى بشرِ ضعیفِ کماطلاع بیفتد، یا احتمال بدهیم که خواهد افتاد، حواسمان را جمع مىکنیم. آن وقتى که از کار خسته مىشوید، آن وقتى که احساس مىکنید چه لزومى دارد کار را دنبال بکنم، آن وقتى که پاى یک رفاقت در میان مىآید، آن وقتى که پاى یک افزونطلبى و خودخواهى و شخصىاندیشى در میان مىآید، آن وقتى که پاى یک قضاوت باطل نسبت به برادر مسلمان در میان مىآید، آنجا به یاد این آیه بیفتید: «مال هذا الکتاب لایغادر صغیرة و لا کبیرة الّا احصیها»...
-آقایان وزرا، آقایان نمایندگان، آقایان مدیران گوناگون کشور، مسؤولان قضایى کشور، خودشان را بىنیاز از دعا و نافله و ذکر و توجه و توسل و گریه و انابه به پروردگار ندانند؛
در شبانهروز، یک ساعت را براى خودتان و خداى خودتان قرار بدهید؛ از کارها و اشتغالات گوناگون، خودتان را بیرون بکشید؛ با خدا و با اولیاى خدا و با ولىّعصر (عجلّاللَّه تعالى فرجه و ارواحنا فداه) مأنوس بشوید؛ با قرآن مأنوس باشید و در آن تدبر بکنید.
بنده هم بایستى مورد همین موعظهها قرار بگیرم
-من بیشتر از شما محتاجم که کسى این حرفها را به من بزند. بنده هم بایستى مورد همین موعظهها قرار بگیرم؛ همهمان محتاجیم. اینطورى مىتوان این بار سنگین و این امانت استثنایى الهى را که در طول این چندین قرن بعد از صدر اسلام، خداى متعال آن را بر دوش احدى نگذاشت که بر دوش شما گذاشت، به سرمنزل رساند؛ والّا روسیاهى دنیا و آخرت است.
-ما باید همدیگر را وصیت کنیم. من چند سرفصل را در نظر گرفتهام که عرض بکنم؛ بنا هم داشتم و دارم که صحبت طولانى نشود. وانگهى، شما خودتان همه اهل فنید؛ اشارهیى شما را کافى است.